.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

ماه مُحَرّم یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جمله ی ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، حضرت محمد نیز همان را تأیید کرد.محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.

شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب مفاتیح الجنان بیان شده است.محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در قتل حسین بن علی (ع) است.

حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود:

غزوه ذات الرقاع، فتح خیبرورود حضرت علی (ع) به اسلام ، نبرد کربلا – تاسوعا و عاشورا و قتل امام حسین (ع) و اسارت خاندان امام حسین به کوفه و شام.

همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض خاندان برمکی و دولت برمکیان، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است.

عروج ادریس به آسمان، استجابت دعای زکریا ،عبور موسی از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

امامت حضرت حسین علیه السلام

حضرت حسین بن علی علیه السلام پس از شهادت برادر بزرگوارشان، امام حسن مجتبی علیه السلام ، امامت امت اسلامی را عهده دار شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در زمان حیاتشان بارها به مسئله امامت آن حضرت تصریح داشتند؛ از جمله روزی در حضور جمعی، در حالی که به حسین بن علی علیه السلام اشاره می کردند، خطاب به مردم فرمودند: «این فرزند من امام و پسر امام و برادر امام و پدر امامان شیعه است که نهمین نفرشان قائم آنهاست که هم نام من و هم کنیه من است. او زمین را پس از آن که از ستم پر می شود، از داد پر خواهد ساخت». هم چنین وقتی زمان شهادت امام حسن علیه السلام فرا رسید امام حسن علیه السلام در حضور اهل بیت علیه السلام فرمودند:<<برادرم حسین، من تو را وصیّ خود قرار دادم و این پیمانی است که از پدر به ما رسیده و او از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و او نیز از جانب خداوند آن را بیان فرموده است>>.

امام حسین علیه السلام در مکتب پیامبر اکرم(ص)

امام حسین علیه السلام حدود شش سال و چند ماه از دوران حیات نورانی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را درک کردند و در این مدت همواره از توجهات و محبت های بی دریغ آن حضرت برخوردار بودند و اوّلین درس های زندگی و ارزشمندترین فضیلت های اخلاقی را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آموختند. عالی ترین و صمیمانه ترین رابطه معنوی و ملکوتی بین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام حسین علیه السلام را می توان در این سخن نورانی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دید که آن حضرت فرمودند: << حسین از من است و من از حسینم>>.

 

امام حسین علیه السلام در عهد حکومت پدر

در طول دوره حکومت علی علیه السلام که حدود چهار سال و نه ماه دوام یافت، آن حضرت با انواع حوادث تلخ روبرو شد که وقوع سه جنگ داخلی بزرگ یعنی جمل، صفین و نهروان از جمله آنهاست. امام حسین علیه السلام در تمام این حوادث در صف اوّل یاران علی علیه السلام بودند و برای برطرف ساختن مشکلات سیاسی، اجتماعی و نظامیِ دولتِ نوپای علوی تلاش می کردند؛ برای مثال در آغاز جنگ صفّین وقتی سپاه معاویه شریعه فرات را به تصرّف خود درآورد و مانع دست یابی لشکریان علی علیه السلام به آب شد، سپاهیان آن حضرت در چندین نوبت برای گشودن آب راه به سپاهیان معاویه حمله کردند، ولی موفق به این کار نشدند. امام حسین علیه السلام چون آثار اندوه را در چهره پدر دید، همراه عده ای از سواران به سپاه معاویه حمله کرد و شریعه فرات را از تصرّف آنها خارج و غبار از چهره پدر برطرف ساخت.

 

امام حسین در دوره امامت امام حسن علیه السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام پس از شهادت علی علیه السلام در سال چهلم هجری، به مدت ده سال امامت کردند. در طول این دوران امام حسین علیه السلام همانند یاری مخلص و سربازی وفادار از آن حضرت پیروی می کردند و در تمام پیشامدها در کنار برادر بودند. امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند:>>امام حسین علیه السلام برای احترام و تجلیل منزلت برادرش امام حسن علیه السلام ، حتی در راه رفتن هرگز جلوتر از آن حضرت راه نرفت و در سخن گفتن بر او پیشی نگرفت<<.



:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

مسجد رحیم خان مربوط به دوره قاجار است و در اصفهان، خیابان طالقانی، خیابان مسجدرحیم خان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۲۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

یکی از بناهای جالب و نفیس اصفهان مسجد رحیم خان است. ساختمان این اثر جالب در سال ۱۲۹۰ هجری قمری شروع شد و در سال ۱۳۰۴ هجری قمری به پایان رسید شیوه معماری و خطوط و تزئینات مسجد رحیم خان شباهت بسیاری با مسجد سید دارد.

بطوریکه که بسیاری از کارشناسان و محققین نوشته اند برخی از کتیبه های این مسجد از کتیبه های مسجد سید گرده برداری شده است.

به هر حال علت نامگذاری این مسجد به رحیم خان این است که این بنا به وسیله محمد رحیم خان که در آن روزگار بیگلر بیگی اصفهان بود به پایان رسید.

بانی اولیه مسجد رحیم خان، میر سید حسن مجتهد اصفهانی است که چون قبل از اتمام بنا درگذشت، بقیه امور را محمد رحیم خان و پس از مرگ وی نیز برادرانش انجام دادند.

کتیبه سردر شرقی مسجد رحیم خان به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی است که در سال ۱۳۰۱ کتابت شده و در آن به نام ناصرالدین شاه و ظل السلطان و محمد رحیم خان و برادران او محمد کریم خان و محمد حسین خان اشاره شده است.

در ایوان جنوبی مسجد قسمت نمای خارجی کتیبه ای است که با خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی آیات قرآن کریم نوشته شده است. خطاط این کتیبه محمد باقر شیرازی و تاریخ آن ۱۳۰۴ هجری قمری است بر طرفین همین ایوان اشعاری با خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی نوشته شده که در طی آن معمار مسجد به نام استاد آقا جوئی و نویسنده آن به نام حسن خان معرفی شده است تاریخ این کتیبه نیز ۱۳۰۴ هجری قمری است.

محراب زیبای مسجد رحیم خان با کاشی تزئین شده و کتیبه هائی نیز دارد. اطراف محراب با خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی آیات قرآن کریم نوشته شده است. تاریخ این کتیبه ۱۳۰۴ هجری قمری است. مسجد رحیم خان سنگاب نفیس و یکپارچه ای دارد که با خط نستعلیق برجسته اشعاری با تاریخ ۱۲۹۹هجری قمری بر آن نوشته شده است.

مسجد رحیم خان سنگاب نفیس و یکپارچه ای دارد که با خط نستعلیق برجسته اشعاری با تاریخ ۱۲۹۹هجری قمری بر آن نوشته شده است.

در ضلع شمالی مسجد شبستان بزرگ و با شکوه آن قرار دارد که کاشیکاری آن در سال ۱۳۷۸ هجری قمری انجام شده است زیرا شبستان مسجد و گنبد و داخل آن به علت درگذشت بانی آن کاشیکاری نشده بود.

در سردر شمالی مسجد نیز به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ آیات قرآن کریم کتابت شده است. مقبره مرحوم میر سید حسن مدرس که بانی اولیه مسجد بوده است نیز در این مسجد قرار دارد.





:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

مساحت استان اصفهان

استان اصفهان با مساحت 107045 كیلومتر مربع ( معادل حدود 6 درصد از مساحت كشور ) بین 30 درجه و 42 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 38 دقیقه تا 55 درجه و 32 دقیقه طول شرقی در بخش مركزی ایران در جلگه ای حاصلخیز و پربركت واقع شده و به طور خلاصه می توان گفت اكثر شهرها و روستاهای آن حاصل جریان زاینده رود است . شكل استان از لحاظ گسترش در امتداد طول و عرض جغرافیایی به گونه ای است كه میانگین طول آن حدود 532 كیلومتر و عرض استان برابر با 405 كیلومتر می باشد.

استان اصفهان از شمال به استان های مركزی ، قم و سمنان ، از جنوب به استانهای فارس و كهگیلویه و بویراحمد ، از مشرق به استانهای یزد و خراسان و از غرب به استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری محدود می شود .

تقسیمات استان اصفهان

بر اساس آخرین تقسیمات كشوری در سال 1388 استان اصفهان دارای 23 شهرستان ، 45 بخش ، 98 شهر و و 720 دهیاری می باشد.

جمعیت استان اصفهان 

 

جمعیت استان اصفهان طبق نتایج سرشماری نفوس و مسكن در سال 1390، برابر با 4815863 نفر، شامل  2451647نفر مرد و  2364216نفر زن بوده كه در  1410236خانوار زندگی می كنند .

جمعیت ساکن در نقاط شهری 4111355 نفر و جمعیت ساکن در نقاط روستایی 704508 نفر می باشد.

 

آب و هوای استان اصفهان

آب و هوای استان از نوع بیابانی است كه وجود رشته كوههای زاگرس در قسمت غرب آن مانع نفوذ رطوبت به نواحی مركزی و شرق استان می گردد . از طرفی وجود نواحی پست و كویری شرق استان هوای بخش وسیعی از آن را تحت تاثیر خود قرار می دهد .

متوسط بارش سالیانه استان 160 میلی متر و متوسط بارش شهر اصفهان حدود 120 میلی متر است . تنوع رژیم حرارتی در استان تحت تاثیر مناطق كوهستانی و كویری و وزش بادهای غربی است به طوری كه میانگین درجه حرارت سالانه در مناطق غرب و جنوب به حدود 4 درجه سانتیگراد می رسد . در بین مناطق استان ، خور با میانگین دمای سالانه 19 و نیم درجه سانتی گراد گرمترین و سمیرم با دمای میانگین سالانه حدود 10 درجه سانتیگراد سردترین منطقه استان اصفهان می باشد .

چندین رودخانه از جمله رودخانه های ماربر در سمیرم ، مرغاب نجف آباد ، گلپایگان و غیره در سطح استان جریان دارد اما یكی از بزرگترین رودخانه های داخلی فلات مركزی ایران زاینده رود است كه از ارتفاعات زردكوه بختیاری سرچشمه گرفته و سپس با جهت غرب به جنوب شرق استان به تالاب گاوخونی واقع در شهر اصفهان می ریزد و نقش بسزایی در طراوت و شادابی و سرسبزی محیط شهرهای همجوار به ویژه از نظر محیط زیست و اقتصادی ایفا می كند .


 

آثار تاریخی استان اصفهان

 

آثار معماری ارزشمندی كه از ادوار مختلف تاریخ اصفهان بر جای مانده است در زمره عالی ترین و كم نظیرترین آفرینشهای جهان به شمار می روند . رمز و راز شكوه جاودانه فرهنگ و تمدن اصفهان را ازیك سو باید در پیشینه تاریخی و خلق آثار شگفت انگیز معماری و شهرسازی و نیز هنرهای زیبایی جستجو كرد كه هر یك از آنها همچون فانوسی در گذرگاه تاریخ این مرزو بوم می درخشیده و هیچگاه در برابر تندباد حوادث تاریخی خاموش نشده اند و از سوی دیگر اینچنین اعتلای ماندگاری را باید مولود مساعد بودن موقعیت تاریخی ، اقلیمی و فرهنگی خطه پهناور استان اصفهان دانست كه این شهر در مركزیت آن واقع شده است.

آثار مهم تاریخی ومشهور مناطق دیدنی استان اصفهان

مسجد جمعه اصفهان(جامع) - میدان امام اصفهان(نقش جهان) - مسجد امام - مسجد شیخ لطفالله - عمارت عالی قاپو- عمارت توحید خانه - تالار تیموری - كاخ چهلستون - مدرسه چهارباغ - پل ا... ورد یخان (سی وسه پل) - پل خواجو - پل شهرستان - منارجنبان - كلیسای وانگ - آبشار سمیرم - بازار – کاروانسرا ها – برج های کبوتر – گرمابه ها – باغ ها – آرامگاه تخت فولاد – موزه ها - باغ پرندگان – باغ قدیر – باغ گل ها - کوه صفه و...

وضعیت صنایع دستی استان اصفهان

 

 

در استان اصفهان 178 رشته از لحاظ تولید صنایع دستی ثبت شده است و بیش از 60 رشته در حال تولید و ارائه به بازار می باشد . (مقام اول كشور) . صنایع دستی استان اصفهان شامل خاتم سازی - مینا كاری - مینیاتور سازی- منبت كاری - قلاب دوزی نقاشی وتذهیب - سكمه دوزی - ملیله سازی - خراطی - نمد مالی - پوست دوزی - نقره سازی - قلمزنی - قلمكاری - كاشی وسرامیك - - قالی بافی - زری دوزی و ... می باشد .




 


:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.
 

 توجه و دقت در نام و به عبارتی وجه تسمیه شهرها و مناطق مختلف جهان نشان می دهد که بیشتر اسامی شهرها به نوعی نشان دهنده قوم و یا نژاد غالب در آنجاست، و یا اینکه نشان دهنده وضعیت جغرافیایی و اقلیمی آنهاست. اما در این میان برخی از شهرها هستند که نام برخی از بزرگان و یا شخصیت های معروف و مشهور تاریخی را بر انها گذارده اند، برای نمونه نام «سائوپائولو» به عنوان یکی از بزرگترین شهرهای برزیل برگرفته از «پائولو قدیس» یکی از کشیشان مشهور کاتولیکی است.

 
در همین زمینه در گزارشی کوشیده ایم به بررسی تاریخچه نام برخی از شهرها و پایتخت های کشورهای مختلف دنیا بپردازیم.
 

نیویورک:
 
 
در حدود سال ۱۵۲۴ میلادی هنگامی که پای کاشفان اروپایی به قاره آمریکا باز شد، بیش از ۵۰۰۰ سرخپوست آمریکایی در منطقه نیویورک فعلی زندگی می‌کردند. درآن هنگام، کاشف معروف ایتالیایی «جیوانی دا ورازانو» که در آن زمان برای دربار فرانسه خدمت می‌کرد، منطقه نیویورک را به نام فرانسوی( نوئل آنگولیم) نامگذاری کرد. مهاجران اروپایی هم‌زمان با آغاز به کار کمپانی هلند در منطقه نیویورک، آغاز به سکنی گزیدن کردند. مهاجرت اروپائیان بخصوص هلندی‌ها به نیویورک باعث شد تا قسمت جنوبی منطقه منهتن را در سال ۱۶۱۴ میلادی (نیو آمستردام) بنامند. درآن زمان فرماندار مستعمره هلندی‌ها به نام «پیتر مینوئیت»، تمامی جزیره منهتن را از سرخ‌پوستان در سال ۱۶۲۴ میلادی با مبلغ ۲۴ دلار خریداری کرد .در سال ۱۶۶۴ میلادی، انگلیسی‌ها شهر نیو آمستردام را اشغال کردند و آن را به نام «نیویورک» و به افتخار پادشاه وقت بریتانیا، جیمز دوم که دارای لقب سلطنتی (دوک یورک و آلبنی) بود، نامگذاری کردند.
 

پاریس:
 
نام پاریس برگرفته از نام گروهی از افراد قوم گل(گُل، گال و گالیا منطقه‌ای در غرب اروپا است که امروزه فرانسه، بلژیک، غرب سوییس و بخش‌هایی از هلند و آلمان در آن قرار دارند) به نام پاریزی‌ها است. در دوره استیلای روم نام این شهر به «لوتشیا» تغییر کرد، اما در زمان یولیانوس پادشاه روم نام شهر دوباره به پاریس تغییر یافت. پاریس دارای القاب متعدد زیادی است، اما مهم‌ترین نام آن «شهر نور» (La Ville lumiere) است. این نام هم به مرکزیت این شهر در زمینه علم و تحصیلات و هم به پر نور بودن این شهر در شب‌ها برمی‌گردد.
 

 

 
 
 
 

پکن:
 
در جای شهر کنونی پکن در ابتدا شهری به نام (چونگدو) بود که مغول‌ها آن را سوزاندند و ویران‌کردند. «قوبیلای قاآن» در جای پکن کنونی شهری ساخت و آن را پایتخت خود کرد. آن شهر را در مغولی «خانبالِق» (به معنای شهرِ خان) و در چینی «دادو» به معنای پایتخت بزرگ می‌خواندند. در متون فارسی دوران مغول نیز این شهر به صورت خانبالق و خانبالغ ذکر شده است. پس از برپایی سلسله «مینگ» در سال ۱۳۶۸ میلادی، این شهر نام بِیپینگ (به معنای صلح شمالی) گرفت و در سال ۱۴۲۱ نامش به «بِیجینگ»، به معنای پایتخت شمالی (Beijing) تغییر کرد. پکینگ و پکن گونه‌های دیگری از نگارش همان واژه چینی بیجینگ اند.

 
 
 

تهران:
در مورد وجه تسمیه تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد، پاره‌ای از پژوهشگران(ران) را پسوندی به معنای دامنه گرفته‌اند و شمیران و تهران را بالادست و پایین‌دست خوانده‌اند. برخی دیگر تهران را تغییر شکل یافته (تهرام)به معنای منطقه گرمسیر دانسته‌اند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است و همچنین عدّه‌ای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده می‌شود در میان کوه‌های اطراف، گود به نظر می‌رسید و بدین سبب(ته ران) نام گرفت. روستایی که پیش‌درآمد شهر تهران بوده‌است، پیش از اسلام نیز وجود داشته، امّا پس از اسلام به‌تدریج نام آن معرّب گردیده و از تهران به طهران تبدیل شده‌است. امّا جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نموده‌اند.
 

 
 

استانبول:
این شهر در ابتدا با نام بیزانتیوم یا قسطنطنیه (عربی‌شده کُنستانتینوپول ـ شهر کنستانتین ـ که به افتخار قیصر روم کنستانتین یکم بدین نام نامیده شد) شناخته می‌شد. در سال ۱۹۶ میلادی «سپتیموس سوِروس» امپراطور روم با حمله به بیزانتیوم آن را اشغال کرد و بسیاری از رومیان به این شهر مهاجرت کردند. تلاش امپراطور برای نامیدن این شهر به نام فرزندش «آگوستا آنتونینا» موفق نبود و مردم تا زمان تغییر نام شهر به «کُنستانتینوپُل» یا قسطنطنیه را برای آن بکار می‌بردند. از سال ۱۹۳۰ رسماً استانبول نامیده شد. نام استانبول که تا قبل از فتح آن به دست ترکان به رواج داشت، از نام «ایستیم پولی» که در زبان یونانی به معنی شهر یا مرکز شهراست، برگرفته شده است. در سال ۱۷۷۰ میلادی سلطان مصطفی سوم با ضرب سکه‌هایی که روی آن نام استانبول نقش بسته بود، به این نام رسمیت بخشید و جایگزین قسطنطنیه شد. در دوره جمهوریت و از روز ۲۸ مارس سال ۱۹۳۰ اداره پست ترکیه از تمامی کشورهای جهان خواست تا در مکاتبات خود از نام استانبول استفاده كنند. لازم به ذکر است که در دوره ای از حکومت عثمانی، نام «اسلامبول» به معنی شهر اسلام نیز بسیار کاربرد داشته است.
 

 
 

ابوظبی:
وجه تسمیه این امارت بعنوان پایتخت امارات متحده عربی به ابوظبی از آنجاست که به علت وجود آب شیرین در دوران قدیم، گله‌ای از (ظباء) یعنی آهو، قبل از ورود انسان به این منطقه در آنجا وجود داشته‌است. در سال ۱۷۶۱ قبیله بنی یاس بعد از پیدا کردن آب شیرین در منطقه ساکن می‌شوند و نام منطقه را به خاطر وجود آهو (ظباء) ابوظبی می گذارند.
 

 
 

ریاض:
ریاض، پایتخت عربستان سعودی از «الریاض جمع روضه وأرض المکان وأروض أی کثرة روضه» به معنای؛ گلزار و باغ است که آن را گلستان نیز می گویند. یعنی جایی که در آن آب باران جمع شود و پس از آن گلهای رنگارنگ وخوشبو بروید. از اینجا است نام الریاض آمده است. چرا که شهر ریاض در میان این دره‌ها واقع شده‌است، و در موسم باران و بهار سر سبز و سرشار از گل های رنگارنگ می‌شود، تاریخ نگار معروف (الهمدانی) در کتاب خود که به نام صفة جزیرة العرب معروف است، شهر «ریاض» را، حجر الخضراء به معنای سنگ سبز، نامگذاری کرده ‌است.
 

 
 

بغداد:
بَغداد واژه ای است به زبان پهلوی به معنای خُداداده. این واژه پیش از اینکه بر این شهر گذارده شود در اوستا به گونه صفت آورده شده بود. این واژه در اوستا به شکل «بغوداته» و به همان معنا در بخش‌هایی از اوستا از آن دسته وندیداد آورده شده‌است. در پارسی میانه این واژه باز به همان معنا و اینبار به ریخت بَغ‌دات آورده شده‌است. برخی دیگر از زبان‌شناسان عقیده دارند بغداد از دو کلمه «بغ» مخفف باغ و «داد» مخفف دادار به معنی ایزد و پروردگار تشکیل شده‌است و بغداد به معنی باغ خدا است. اگرچه در خصوص ریشه‌های ایرانی هیچ شبهه‌ای وجود ندارد ولی کلمه بغداد دو نوع ریشه اصلی متفاوت داشته‌است. قابل اطمینان‌ترین موردی که توافق بیشتری بروی آن گردیده لفظی است که از ترکیب فارسی پهلوی با نام «باگا» (بت، خدا) +داتا (معلوم مسلم) بوجود آمده که کلمه فارسی میانه«بگدات/بگداد» (داده شده توسط خداوند) از آن گرفته شده؛ و سرانجام به کلمه فارسی مدرن و عربی «بغداد» تغییر یافته‌است.

 




:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

ارمنستان کشوری در قفقاز جنوبی به پایتختی ایروان استنام بومی این کشور در زبان ارمنی هایک می‌باشد که در سده‌های میانه با افزودن پسوند فارسی ستان (به معنای سرزمین) به هایاستان تغییر یافت.

ارمنستان در قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) در میان دریای سیاه و دریای خزر قرار دارد که مرز میان آسیا و اروپا محسوب می‌شود. همسایگان ارمنستان در غرب ترکیه، در شمال گرجستان، در شرق جمهوری آذربایجان، و در جنوب ایران و جمهوری خودگردان نخجوان (جزئی از جمهوری آذربایجان) می‌باشند.

ارمنستان کشوری کوهستانی و پرباران است و نیز یک کشور محاط در خشکی است. بزرگ‌ترین دریاچه این کشور دریاچه سوان است که آب شیرین دارد و پهنه نسبتاً بزرگی از بخش میانی کشور را پوشانده است. پهناوری ارمنستان ۲۹٬۸۰۰ کیلومتر مربع (۱۴۲ام در جهان) است و حدود ۳٬۲۰۰٬۰۰۰ تن جمعیت دارد. مردم ارمنی پیرو آیین مسیحیت هستند.

سرچشمه رودهای ارس، کُر، زاب بزرگ (شاخه چپ رودخانه دجله) و فرات در فلات ارمنستان قرار دارد. دریاچه‌های مهم فلات ارمنستان عبارتند از: سوان و وان. دریاچه سوان در شرق این کشور واقع شده است و نقش بسیار چشمگیری در اکوسیستم منطقه ایفا می کند و چون در ارتفاع ۱۹۲۴ متری از سطح دریا قرار گرفته است، یکی از مرتفع ترین دریاچه های آب شیرین بزرگ جهان است.



:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

نادر شاه افشار در سال ۱۶۸۸ در ایل افشار در ایران به دنیا آمد. اسم اصلی او نادرقلی بود و هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها در آمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ بود. او گروه کوچکی را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را نادرقلی بیگ نامید.

 

نادرقلی ملقب به تهماسب‌قلی خان و نادر شاه ، پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه است. او از مشهورترین پادشاهان ایران پس از اسلام است که سرکوب افغان ها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح هندوستان و ترکستان و جنگ های پیرزومندانه او سبب شهرت بسیارش گشت. به او در اروپا لقب «آخرین جهان گشای شرق»، «ناپلئون ایران» و «اسکندر دوم» نیز داده‌اند. شعر معروف نادر که در زمان تاجگذاری دستور ضرب آن بر سکه ها را داد به شرح زیر است:

 

              سکه بر زر کرد نام سلطنت را در جهان            

 نادر ایران‌زمین و خسرو گیتی‌ستان

 




:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

قاجار نام دودمانی است که از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ بر ایران فرمان راند.قاجارها قبیله‌ای از ترکمان‌های منطقه استرآباد (گرگان) بودند. ایشان تبار خود را به کسی به نام قاجار نویان می‌رساندند که از سرداران چنگیز بود. نام این قبیله ریشه در عبارت آقاجر به معنای جنگجوی جنگل دارد. پس از حمله مغول به ایران، قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام کوچیدند. هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت، قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و سرانجام آنها را به خانقاه صفوی درآذرآبادگان بخشید. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.

در زمان آغا محمد خان قاجار این طایفه به دو قبیله اشاقه باش و یوخاری باش (به معنای ساکن ناحیه بالای رودخانه- و ساکن ناحیه پایین رودخانه) تقسیم شده بود و آغا محمد خان موفق گردید این دو قبیله را با هم متحد کرده و نیروی نظامی خود را استحکام بخشد.

بنا به روایتی پدر آقا محمد خان، محمد حسن خان قاجار، در اصل فرزند شاه سلطان حسین صفوی بوده‌است و به همین دلیل ارتباط نزدیک و پایداری بین بازماندگان سلسله صفوی و شاهان دوره قاجاریه وجود داشته‌است.

 


ایران در زمان این سلسله با دنیای غرب آَشنا گردید. اولین کارخانه‌های تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که بعدا به سالن تعذیه تغییر کاربری داد)، مدارس فنی به روش مدرن (از جمله دارلفنون که به همت امیر کبیر تأسیس گردید)، و اعزام اولین گروه‌ها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخه‌های طب و مهندسی در زمان این سلسله صورت پذیرفت.

بازسازی ارتش ایران با روش مشق و تجهیز آنها به سلاح های مدرن اروپایی نیز از زمان فتحعلی شاه قاجار در قرار داد نظامی اش با ناپلیون امپراتور فرانسه - آغاز شد.

در زمان این سلسه و بعد کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید.

در زمان این سلسله حکومتهای معتدد استانی بر مناطق مختلف سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سیستمی فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران دوباره زیر یک پرچم شکل گرفت. رنگها و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله به یادگار مانده‌ است.

 

شاهان قاجار

آغا محمدخان قاجار

فتحعلی شاه

محمد شاه

ناصرالدین شاه

مظفرالدین شاه

محمدعلی شاه

احمد شاه



:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

آقا محمد خان در سال ۱۱۹۳ هجری قمری (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغ‌های اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همین که عمه‌اش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در ورامین مدعی سلطنت بر ایران گشت. سپس به ساری و استرآباد رفت و با کمک سران اشاقه‌باش، براندازی زندیه و رسیدن به قدرت را طراحی نمود و ولایات گرگان و مازندران و گیلان را تحت حکمرانی خویش قرار داد. وی در این زمان برای مطیع کردن برادران خود به جنگ با آنان پرداخت و حتی یکبار تا پای مرگ رفت ولی سرانجام در بندپی نجات یافت و به ساری آمد و تاج سلطنتی را که توسط زرگران ساری ساخته شد بر سر نهاد و پایتخت خود را ساری نهاد و جشن نوروز را به دستور وی با تشریفات برگزار نمودند. پس از تسخیر شمال ایران بر آذربایجان و کرمانشاهان نیز دست یافت. حکومت زندیه در جنگ و ستیز میان شاهزادگان زند قرار گرفت ولی سرانجام لطفعلی خان زند با همیاری حاج ابراهیم خان کلانتر شیرازی بر تخت سلطنت نشست. آغا محمد خان از آن زمان به مدت ۱۵ سال با لطفعلی خان زند - که جوان بود و شجاع - به جنگ و تعقیب و گریز پرداخت. سرانجام آغا محمد خان قدرت نظامی خود را افزایش داد و با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر که دروازه‌های شهررا پنهانی برای او گشود ، وارد شیراز شد . با ورود آغا محمد خان قاجار به شیراز ، لطف علی خان زند به کرمان گریخت .و پس از آن محاصره طولانی کرمان در سال۱۲۰۸ هجری قمری است .در این جنگ ها لطفعلی خان مقاومت زیادی از خود نشان داد.

فاجعه تاریخی کرمان

پس از آخرین درگیری‌های بین لطفعلی خان وآقامحمدخان، خان قاجار به شیراز لشگرکشی کرد و پایتخت آخرین بازمانده دودمان زند را محاصره کرد. دو ماه محاصره، باعث کمبود مواد غذایی برای سربازان و چهرپایان قجرها شد و آنها به ناگزیر به تهران بازگشتند . لطفعلی خان به خیال پیشگیری از حمله مجدد وی به کرمان لشگرکشی کرد تا بر آنجا مسلط شود و راه نفوذ خان قاجار را سد کند. اما وی در این حمله موفق نبود و به شیراز بازگشت. این شکست سیاسی آثار بدی در درون نظام زندیه گذاشت و برخی سران و قدرتمندان درون حکومت به دلیل عدم کفایت لطفعلی خان به فکر توطئه علیه وی افتادند.

سرانجام با لشکرکشی آقامحمدخان به شیراز، با نوعی حیله جنگی لطفعلی خان شکست خورد و به کرمان گریخت. آغامحمدخان در سال ۱۲۰۶ هجری قمری در عمارت کلاه فرنگی شیراز به تخت نشست. طی دو سال بعد میان این دو رهبر نبردهای پراکنده یی رخ داد تا لطفعلی خان سرانجام در ۱۲۰۸ بر کرمان مسلط شد. این خبر آقامحمدخان را برانگیخت که کار وی را یکسره کند. لذا در تابستان همان سال وی با لشکری مجهز به کرمان حمله برد و با شکست لطفعلی خان کرمان را تسخیرکرد و به کشتار و قتل عام مردم آن دیار پرداخت. بسیاری از مردم را کور کرد و عده زیادی را به طرز فجیعی به قتل رساند. گفته اند او دستور داد تپه یی از چشمان مردم بسازند.

عده ای ، تعداد کورشده‌ها را ۲۰ هزار و بعضی دیگر۷۰ هزار نفر ذکر کرده اند. لطفعلی خان نیز که به بم گریخته بود توسط حاکم آنجا دستگیر و تسلیم آغامحمدخان شد. به دستور وی ابتدا لطفعلی خان را کور کرده و سپس به طرز فجیعی به قتل رساندند. بدین سان سلسله زندیه به نقطه پایان خود رسید و سلسله دیگری از پادشاهی در ایران آغاز شد که قاجاریه نام داشت و در دوران آنان مردم ایران مصیبت‌های بی شمار دیگری را تحمل کردند.

انتقال مرکز حکومت به تهران و حمله به گرجستان

او پس از قتح کامل جنوب ایران در واقع مقر حکم رانی خویش را در تهران نهاد ؛ والی گرجستان به پشتوانه هم کیشی با روسها اعلام استقلال نمود بنا براین آقا محمد خان برای آراگلی خان نامه ای ارسال و اشتباهات گرجیها در طی هشتاد سال گذشته را یاد آوری نمود و اعلام کرد در صورتی که والی گرجستان روابط خود را با روس‌ها قطع و از ایران اطاعت کامل نکند ، به آنجا لشکر کشی خواهد نمود ولی آراگلی خان جواب نامه را نداد و خود را برای حمله با آقا محمد خان مجهز نمود . آقا محمد خان به گرجستان لشکر کشی کرد و در این نبرد پیروز میدان شد و آراگلی خان به تفلیس فرار کرد و آقا محمد خان قاجار به تفلیس لشکر کشید  وفاجعه کرمان را در تفلیس اجرا کرد و دستور به قتل و تاراج مردم داد . عده زیادی از روحانیون را در رود کورا غرق کردند و پنج هزار نفر از گرجی ها را اسیر و شهر را ویران نمودند .

 



:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.

محمد شاه سومین پادشاه سلسله قاجار فرزند عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه بود كه پس از مرگ پدر و در زمان حیات فتحعلی شاه به ولیعهدی منصوب گردید. 

محمد شاه در آغازسلطنت قائم مقام فراهانی را كه در تبریز سمت پیشكاری و وزارت او را داشت به صدر اعظمی منصوب كرد. ولی كمتر از یكسال بعد به تحریك  وزیر مختار وقت انگلیس در ایران دستور بازداشت وی را صادر كرد.

پس از قتل قائم مقام، محمد شاه معلم سابق خود حاج میرزا آقاسی را به صدارت منصوب كرد. در دوران صدارت او محمد شاه به تحریك روس ها به هرات لشكر كشی كرد ولی به علت مخالفت شدید انگلیسی ها در این جنگ شكست خورد.

لشكر كشی برای فتح هرات و تسلط بر افغانستان یكی از مهمترین وقایع دوران سلطنت سومین پادشاه قاجار است كه پیامدهای ناگواری برای ایران و ایرانیان به بار آورد و رسوایی شكست در این جنگ و گردن نهادن به شرایط خفت بار انگلیسی ها كه راه مداخلات بعدی آنان را در ایران هموار ساخت میراثی بود كه محمد شاه و صدر اعظمش برای جانشینان خود بر جای گذاشتند.

شكست در جنگ و تحریكات انگلیسی ها و بروز طاعون و وبا در ایران و عدم كفایت حاج میرزا آقاسی در مقابله با این مشكلات، هرج و مرج و آشفتگی شدیدی در ایران بوجود آورد و در این میان خود محمد شاه كه علیل و مریض بود در سال 1226 هجری شمسی پس از چهارده سال و سه ماه سلطنت در سن 43 سالگی در گذشت.



:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : شنبه 27 تير 1394
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی